« یک آیهیک آیه »

…بارها از کوچه پس کوچه های دلم عبور میکرد هوای دلش

برگ خشکیده ی جدا از درخت، آواره ی خیابان و سر به خاک، به نگاهی رگهای خشکیده اش به آواز رسید

تو را مرور و از خواستنت عبور می کردم

از توقف در ایستگاه با تو بودن می گذشتم و گاهی می ترسیدم

اما زمان مرا در آغوش تو آرام کرد

هوای تو از کدامین سو به کعبه ی دلم می وزد که اینچنین دل انگیز است؟

بارخدایا

عمری پس از پاییز زمستان بچشم دیدم

اما قدومش پلی به سمت بهار بود که برگهای خشکیده ی دلم را رویاند و آسمانم دلم را به طلوع آفتاب تپاند

همه چیز در حرکت بود از حس دوست داشتنش

اما من مااااااتِ با تو بودن بودم

در بهت با تو و با او بودن عاطفه اش بجانم نشست…


موضوعات: ثبوت زیبایی ها
   دوشنبه 25 تیر 1397


فرم در حال بارگذاری ...

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            
جستجو