« درخواست اجابت دارم | ه نام خدای احساس... » |
پیش تر فرودش را ثبوت زیبایی ها میدانستم…
قطره ها را بی رنگ میپنداشتم و بی رنگیش را برابر یکرنگی خدا…
در پی این یکرنگی بودم که رنگها در نگاهم رنگ باخت…
دریافتم دلی که روشن به نور ایمان باشد تیرگی را میفهمد…
دستم را بلند کردم تا اشک دیده ی آسمان پاک شود…
ناگزیر از آنکه او خواسته با همین دست مرا از تعلقلت زمینی ام جدا کند…
آسمان درد نفهمی ام را میفهمید و اینگونه میگریست…
برای درمان دردش دعا کن…
فرم در حال بارگذاری ...